جمعی از خانواده های شهدا و ایثارگران استان قم با حضور در حرم مطهر حضرت امام خمینی(س) با حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی یادگار گرامی امام، دیدار کردند. این جمع از خانواده معزز شهدا و جانبازان استان قم به حرم امام آمدند تا ضمن زیارت مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، با یادگار ایشان دیدار کنند.

به گزارش جماران، ساعت عدد 12 را نشان می‌داد که حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی به جمع میهمانان آمد و نماز ظهر و عصر به امامت وی اقامه شد. دقایقی بعد هم وی در سخنانی، ضمن تجلیل از جایگاه شهدا در تمام ملت‌ها و مکاتب جهان، فداکاری مادران و خانواده‌های شهدا را ستود.

در حاشیه این دیدار گفت و گوهای کوتاهی را با کسانی انجام دادیم که نزدیکترین عزیزان خود را در دفاع از میهن و انقلاب فدا کرده بودند؛ از آن‌ها در مورد علاقه و ارادت عزیزان‌شان به امام راحل پرسیدیم و نظرشان را در مورد جوسازی برخی جریانات حول بیت امام و تلاش برای ایجاد فاصله میان این بیت و خانواده شهدا جویا شدیم.

فاطمه مستوره کهکی مادر شهید ابوالفضل قنبریان و همسر جانباز مرحوم حسین قنبریان، در گفت و گو با جماران، گفت: همه ما خانوادگی به امام علاقه عجیبی داشتیم؛ ایشان وقتی در قم بودند ما به دیدن‌شان می‌رفتیم. آن زمان 4 بچه داشتم و آنها را می‌بردم تا امام دست بر سرشان بکشد؛ الحمدلله همه بچه‌هایم عاقبت به خیر شدند. وی افزود: شهید ما 13 سالش بود و دائما اشعار مرتبط با امام را می‌خواند، مانند «خمینی ای امام، دادی تو این پیام....» و... . از همان اول هم به قرآن و دین توجه داشت. این مادر شهید ادامه داد: فرزندم وقتی 13 سالش بود شناسنامه‌اش را دو سال تغییر داد و به جبهه رفت. سفر اول او به جبهه 45 روز طول کشید؛ سفر دوم او هم سه ماه. من به او نامه دادم و گفتم بیا، دلم تنگ شده است. گفت نمی‌آیم! گفتم چرا؟ گفت ما اینجا سه ماه از بیت المال خورده‌ایم، الان وقت چیدن است. 15 روز بعد هم شهید شد.

وی در خصوص تلاش برخی جریانات برای ایجاد فاصله میان بیت امام و خانواده شهدا  گفت: ما فقط خوبی‌های سید حسن آقا را شنیده‌ایم و امروز هم باعث افتخار شد که اینجا آمدیم  و سخنان ایشان را شنیدیم. اینها خرابکارها هستند که این کارها را می‌کنند. کسی که خدا را در نظر دارد هیچ وقت این کارها را نمی‌کند. اینها از خدا نمی‌ترسند که این کارها را می‌کنند و این حرف‌ها را می‌زنند و می‌خواهند بین مسلمانان جدایی بیندازند. اما هیچ کاری نمی‌توانند بکنند، زیرا از بزرگترهایمان شنیده‌ایم که اسلام به مو می‌رسد اما پاره نمی‌شود.

فاطمه صالحی همسر شهید ابوالفضل شب‌خیز در گفت و گو با جماران گفت: شهید ما بسیجی بود و بعد از سه بار رفتن به جبهه شهید شد. 4 فرزند ثمره زندگی‌مان است؛ او علاقه عجبیی به امام داشت و می‌گفت اگر جبهه نروم از بقیه عقب می‌مانم و ما باید برویم. وی با بیان اینکه همسرش در سال 65 به شهادت رسید، افزود: ایشان ما را خیلی در منزل ارشاد می‌کرد؛ نماز جماعت و جمعه‌اش ترک نمی‌شد و خیلی وابسته به امام و شهادت بود، اما خودش می‌گفت من لایق شهادت نیستم.

این همسر و خواهر شهید گفت: همسرم وقتی به جبهه می‌رفت می‌گفت به بچه‌ها نگو به جبهه رفته‌ام؛ بگو بیرون رفته‌ام و برمیگردم. برادر او و برادر من –محمدعلی شبخیز و علی صالحی- شهید شده بودند، اما همسر من می‌گفت نگویید شهادت «سهم» است و چون برادران‌مان شهید شده‌اند  دیگر خودمان نباید برویم؛ ما باید برویم و اسلحه آن‌ها را برداریم. وی در پایان با اشاره به دیدار با حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی گفت: از دیدار ایشان به عنوان نوه امام خوشحالیم و ایشان را به جای امام دوست داریم.

زهرا شجری همسر شهید غلامعلی رحیمی بیدهندی و خواهر شهید در گفت و گو با جماران، گفت: در سال 60 همسرم شهید شد و اکنون جاوید الاثر است. همسر من در زمان شاه آن‌قدر تلاش کرد تا با کفالت مادر معافیت گرفت؛ زیرا می‌گفت نمی‌خواهم سرباز شاه باشم. اما وقتی جنگ شد گفت من آن زمان نمی‌خواستم برای شاه خدمت کنم؛ اما الان آخرین قطره خونم را هم می خواهم برای امام بدهم. سپس به گیلان‌غرب رفت و یکسال بعد شهید شد. وی یادآور شد: آن زمان که امام از پاریس به تهران آمدند، هنوز زندگی مشترک را آغاز نکرده بودیم. با هم به تهران آمدیم و در بهشت زهرا سخنرانی امام را شنیدیم. زمانی که امام به مدرسه فیضیه آمدند، ایشان به عنوان پاسدار در امر حفاظت مشارکت می‌کرد. خانم شجری گفت: وقتی جنگ شروع شد، علاوه بر حضور در جبهه جهت تأمین مایحتاج جبهه تلاش می‌کرد. به امام هم خیلی علاقه و بر انجام فرائض دینی تاکید داشت و می‌گفت اگر هنگام شیردادن به فرزندمان اذان می‌گویند؛ باید شیر دادن را ترک کنی و به نماز جماعت بروی.

وی در خصوص برخی جوسازی‌ها حول بیت امام تأکید کرد: من هیچ کدام از این حرف‌ها را نمی‌پذیرم. من به سهم خود، امام را به عنوان یک پدر مهربان و دلسوز می‌دیدم و فوت ایشان برای من از فوت پدرم سخت‌تر بود. ما به امام احترام می‌گذاشتیم و الان هم همان‌طور به فرزندان ایشان احترام می‌گذاریم. من جلوی کسانی که این کارها را می‌کنند، تا جایی که بتوانم می‌ایستم و هر جا صحبتی شود خودم دفاع می‌کنم‌. این همسر شهید تصریح کرد: گاهی اوقات که حرف‌هایی در این زمینه زده می‌شود باید ایستاد و به زبان مناسب دفاع کرد. زیرا ما واقعا مدیون خودن شهدا و امام هستیم. زیرا امام خیلی برای ما زحمت کشیده و اگر دفاع نکنیم، مدیون آن‌ها هستیم.

زهرا باغبان پور آرانی همسر شهید علی اکبر پهلوان ستوده آرانی نیز در گفت و گو با جماران، گفت: همسر من در سن 41 سالگی در بمباران قم شهید شد. تمام اعلامیه های امام از خانه ما بیرون می‌‌رفت؛ حتی به این خاطر که اهل آران بود اعلامیه‌های امام را در جعبه کفش مخفی می‌کرد و به آران می‌برد. یکبار که حکومت نظامی بود ساعت 12 شب به آران رفتیم؛ مأموران به سمت ما حمله کردند و قصد کتک زدن ما را داشتند. اما ما را آزاد کردند و اعلامیه‌ها را ندیدند.

وی در خصوص برخی شایعات و جوسازی‌ها در خصوص بیت امام و تلاش برخی جریانات برای ایجاد فاصله میان خانواده امام و خانواده شهدا گفت: من از طریق پسرم حرفهای اخیر در مورد بیت امام را شنیدم. اینها حرفهایی است که افراد متفرقه می زنند و هیچ وقت خانواده امام و فرزندان ایشان چنان حرفهایی را به خانواده شهدا نمی زنند. مردم به این حرفها گوش نکردند و من با بسیاری از خانواده های شهدا در این مورد صحبت کردم و گفتند ما چنین حرفی را نشنیده ایم و برایمان مهم نبوده است. ما امام و رهبری را دوست داریم و تا آخر پشت آنها هستیم. این حرف‌ها را دشمن می زند؛ آنها دوست دارند هرکاری کنند تا مردم را از امام و  شهدا جدا کنند.

نرگس آقاقربانی همسر شهید رحمت الله شعبان در گفت و گو با جماران، در خصوص علاقه همسر شهیدش به امام راحل گفت: همسرم خیلی به امام علاقه داشتند و از ایشان اطاعت می‌کردند. وقتی امام گفتند به جبهه بروید ایشان می‌گفتند من باید به جبهه بروم. یعنی پیرو خط امام بود و در نامه‌هایش می‌نوشت پشتیبان ولایت فقیه باشید. وی با بیان اینکه ایشان در سال 61 در سومار شهید شدند، در خصوص زیارت حرم امام افزود: ما خیلی خوشحال هستیم که به مرقد امام آمده‌ایم تا ثابت کنیم همیشه پشتیبان امام و لایت ففیه هستیم.

این همسر شهید در خصوص برخی فضاسازی‌های بد خواهان سیاسی، حول بیت گرامی امام گفت: این‌ها دشمن هستند و می‌خواهند خانواده‌های شهدا را از امام جدا کنند. کسانی که در داخل این حرف‌ها را می‌زنند منافق هستند. در صدر اسلام هم ما از منافقین ضربه خوردیم و الان هم منافقین این حرف‌ها را می‌زنند. اما ما تا آخرین نفس پشتیبان امام، حسن آقا و شهدا هستیم.