مراسم بزرگداشت شب هفتم درگذشت مرحوم حجت الاسلام والمسلمین محمدحسین شریعتی اردستانی در حسینیه جماران با حضور حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی یادگار حضرت امام(س) و سایر شخصیت های سیاسی و اجتماعی برگزار گردید.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری در این مراسم ضمن یاد از شهدای انقلاب و حضرت امام(س) گفت: فلسفه تشکیل مجالس ترحیم در درجه اول تکریم و احترام به مومن و مسلمانی است که از میان جمع رفته است چه اینکه در مکتب اسلام انسان دارای کرامت و احترامی است که باید در همه مراتب مورد توجه قرار گیرد و رعایت شود لذا در دین مبین اسلام آداب ویژه ای برای ادای احترام به جنازه مسلمان و مومن با تاکید آمده است و سنت حسنه مسلمین بر این امر استوار بوده و هست. از جمله این سنت ها تشکیل مجالس یادآوری و ختم است و هدف دوم عرض تسلیت به بازماندگان متوفی است که آن هم سنت اسلامی و مورد تاکید و توجه است.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه افزود: اما هدف سوم مسئله یادآوری مرگ این حادثه بزرگ است. قرآن کریم زندگی انسان را به دو بخش تقسیم کرده که واقعیت عالم هم همین است. بخش اول به تعبیر اولی در قرآن آمده زندگی دنیوی ما و بخش دوم زندگی اخروی است. زندگی اخروی انسان نیز دارای دو مرحله است مرحله اول زندگی برزخی و مرحله دوم زندگی قیامتی است. متاسفانه زندگی برزخی در میان ما مورد غفلت است و نوعاً چنین تصور می شود که زندگی اخروی ما یک زندگی خاصی است که از مرگ شروع می شود و پایان پرونده حیات دنیوی ما هنگامه مرگ است و مرگ این پرونده را می بندد. سوالی که مطرح می شود این است که آیا به طور کلی ارتباط انسان بعد از مرگ با جهان ماده و زندگی مادی و دنیوی قطع است یا اتصالی وجود دارد و سوال دوم این که دانستن پاسخ سوال اول چه منفعتی دارد و چه تاثیری می تواند در زندگی ما به وجود آورد.

وی ادامه داد: در قرآن کریم از مرگ با واژه توفی یاد شده است و انتقال انسان از نشئه اُولی به نشئه اُخری با واژه توفی توصیف شده است. توفی در لغت به معنای دریافت کامل و تمام چیزی است کسی اگر مالی را از کس دیگر طلبکار باشد وقتی همه آن طلب و مال را دریافت می کند گفته می شود استیفای حق کرده یعنی همه حق را دریافت کرده است. در همین یک کلمه و تعبیر گویا و دقیق که قرآن برای انتقال انسان به جهان آخرت به کار می برد پاسخ برخی از سوالات نهفته است.آیا مرگ پایان زندگی انسان است؟ آیا بعد از مرگ چیزی نخواهد بود؟ آیا مرگ نیستی است؟ از کلمه توفی اینگونه استفاده می شود که مرگ نه نابودی است و نه تغییری است بلکه دریافت کامل چیزی است. براساس آیات متعدد قرآن ملائکه خداوند به اذن حضرت حق دریافت کنندگان هستند در حقیقت دریافت کننده اصلی و کلی خداست و این دریافت به وسیله مامورین ویژه ای است و از آیات قرآن برمی آید که چه بسا هر کسی مامور و موکل خاصی دارد. پس آن چه بعد از مرگ ما انجام میگیرد این است که آن حقیقت وجودی و من واقعی انسان و آنچه که ایجاد کرده ایم با همه خصوصیاتش دریافت می شود.

مجید انصاری در ادامه افزود: این روح پس از دریافت کامل وارد مرحله مقدماتی قیامت می شود. دوره برزخ حکمش نسبت به زندگی قیامت مثل دوره جنین در رحم مادر است تا مراحلی که به دنیا گام می نهد است به همین سبب دوره حیات برزخی برای انسان از عمق و گسترشی بیش از زندگی دنیوی برخوردار است اگر بخواهیم مقایسه کنیم مقایسه حیات برزخی با حیات دنیوی همانند مقایسه زندگی ما در این جهان با حالت خواب است. وقتی انسان خواب است حیات و زندگی کم رنگ است چشم نمی بیند گوش نمی شنود توجه نداریم ولی کسی که بیدار است از حیات و هوشیاری و زندگی وسیع تری برخوردار است. انسان در حیات برزخی هوشیارتر و حساس تر و شنواتر است.

انصاری با شاره به قرآن و روایات ادامه داد: در زندگی برزخی ارتباط انسان با دنیای مادی از حیث جسم قطع می شود اما ارتباط با نتیجه اعمال مان برقرار است و اگر عالم برزخ نبود امکان حسابرسی دقیق و عادلانه نسبت به عملکرد انسان وجود نداشت چون بسیاری از اعمال ما دامنه دار است و دامنه اعمال و گفتار ما نامعلوم است. انسانی از روی شقاوت و جهالت و از روی خودخواهی و تعصب دست به قبضه شمشیر می برد و شخصیتی مثل علی ابن ابیطالب(ع) را که آمده است عدالت را برپا کند و مسیر منحرف شده جامعه اسلامی را به راه درست برگرداند در مسجد ترور می کند اگر قرار باشد ابن ملجم فردای این عمل به جرم قتل نفس و مستقیم وارد جهنم شود آیا جزای او داده شده است؟ و به عکس انسان هایی در میدان عمل مبارزه می کنند مکتبی می آورند بنایی خیری می گذارند آنها از میان رفته اند اما آثار اعمال آنها تا کجا ادامه دارد؟ تا زمانی که جامعه بشری از نبود وجود علی(ع) و از آثار شوم آن ترور لطمه می بیند باید حسابرسی و ارتباط ابن ملجم با عمل ننگینش ادامه پیدا کند تا زمانی که عالم برقرار است و انسان از سنت ابراهیم خلیل الله بهره مند است عدالت حکم می کند حضرت ابراهیم از نتیجه آن مناسک عظیم و آن سنت بزرگ بهره مند باشد.

وی افزود: در برزخ نوع ویژه ای از حیات و زندگی وجود دارد که افراد یا متنعم و یا معذب هستند. پیامبر عظیم الشأن اسلام پس از جنگ بدر دستور دادند که کشته های مشرکین را جمع کنند و در چاه متروکه ای بریزند سپس پیامبر اکرم بالای چاه آمدند و سر مبارکشان را درون چاه بردند و خطاب به مرده های مشرکین فرمودند ما وعده خدا را نسبت به نصرت و پیروزی دریافت کردیم آیا شما هم وعده خدا را نسبت به خودتان دریافت کرده اید؟ بعضی از مسلمانان با تعجب از پیامبر پرسیدند با مرده ها سخن می گویید مگر آنها می فهمند؟ پیامبر فرمود اینها الان از شما شنواتر هستند. در زندگی برزخی چون ارتباط ما با عمل مان در دنیا هنوز قطع نشده است آن عمل می تواند در جرایم پرونده ما را سنگین تر کند و یا می تواند در جنبه خیرات و خوبی ها سنگین تر کند. از خواص دیگر زندگی برزخ این است که امداد رسانی به ساکنین عالم برزخ ممکن است. رمز اینکه گفته شده برای اموات استغفار کنید و فاتحه بخوانید و خیرات بدهید همین است که امکان امداد رسانی به کسانی که از عالم دنیا قطع شده در دوران برزخ میسر است.

حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری در ادامه گفت: مردان بزرگی که فرصت ها را غنیمت شمرده اند و بهترین بهره برداری را از عمر خودشان کرده اند در جهان کم نبودند و در دوران ما بسیارند در رأس آنها امام بزرگواری است که ما در هوای نفس وجود معنوی او زنده ایم و زندگی می کنیم این حسینیه و این مکان هنوز از نور و عطر کلام امام سرشار است. امام در مسیری که طی کردند تنها نبودند روزهای غربتی داشتند که انسان های پاکباخته و خداباور به گرد او جمع شدند و مرحوم شریعتی یکی از آنها بود. مرحوم شریعتی انسان بی ادعا، ساده زیست، فکور و زیرک و در عین حال متعهد و انقلابی بود که در دوران غربت امام در نجف از اصحاب امام و بیت ایشان بود.

انصاری پس از اشاره به حضور مرحوم شریعتی در کنار حضرت امام در روزهای سخت تبعید ادامه داد: ممکن است امروز خیلی ها این مسئله را اصلاً فراموش کرده باشند و یا برای تازه به دوران رسیده ها اصلاً مهم نباشد که آن روزها چه خطراتی بود ولی کسانی که دوران سیاه ستم شاهی و خطرات آن را دیده اند و با تمام وجود درک کرده اند می دانند نفس اینکه یک طلبه و روحانی بیوت دیگر و نماز جماعت و دروس افراد دیگر را رها کند و به عنوان حواری و عاشق امام در دوران سخت تبعید در نجف همراه او باشد کار دشواری بود. کاری بود که غیر از قصد قربت هیچ انگیزه دیگری نمی توانست افراد را به این سمت حرکت دهد نه نانی بود نه نامی بود نه آسایشی بود دغدغه زندان و ترور و تبعید و محرومیت بود اما عده ای همه این ها را به جان می خریدند.

وی ادامه داد: مصیبت این است که ما در فاصله کمی از آن دوران و امام گرفتار جریانات و افرادی شده ایم که نه تنها شرکت در انقلاب و یار امام بودن برایشان ارزش نیست بلکه هر که در این بزم مقرب تر است از ناحیه این جریانات و جفاگری جام بلای پیوسته بیشتری به آنها می دهند. امروز کسانی که در گذشته در کنج عافیت بودند و در هنگام دشواری مبارزه و غربت امام ایشان را غریبانه رها کردند و گذاشتند و گذشتند هم راحت ترند و هم مقبول ترند بعضی ها هم که اصلاً تئوری پرداز و مفسر اندیشه امام شده اند و یاران و سربازان و یادگاران و حتی بیت امام بروند از آنها امام را بشناسند و اندیشه و سیره امام را؛ این هم از مصیبت های دوران ماست. البته مصیبتی تکراری است مشابه آنچه که بعد از نبی مکرم اسلام رخ داده است.

وی افزود: مگر کسی می تواند ایمن به برزخ و قیامت داشته باشد اما جفاکارانه و عامدانه دست به قلم ببرد و یک انسان پاکباخته و مخلصی مثل مرحوم شریعتی را متهم کند کسی که من از دوستان از هرکس سوال کردم جز نیکی و پاکدامنی و مناعت طبع و ساده زیستی و دلسوزی برای انقلاب چیزی از او سراغ ندارد. همه می دانند بیت امام و شخص امام چه حساسیتی نسبت به افراد داشتند و انسان شناس بودند مگر شهید بزرگوار آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی و حجت الاسلام و المسلمین مرحوم حاج احمدآقای خمینی افراد ساده لوحی بودند که هرکس نزدیکشان شد جذبشان کنند؟ ولی شما می بینید مرحوم شریعتی هم مورد عنایت ویژه شهید آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی و مرحوم حاج احمدآقای خمینی بودند. در دوران سخت حضور در نجف مشاوره دادن به کانون انقلاب و رهبری نهضت سمت بزرگی است به این سادگی نصیب کسی نمی شود. مگر این سمت ها قابل تکرار است مگر باز دورانی خواهد آمد که امامی باشد و تبعیدی و آزمون بزرگ الهی پیش آید تا انسان ها و مردانی مرد در این آزمون شناخته شوند و پشت پا به همه چیز بزنند و در خدمت انقلاب و نهضت قرار بگیرند.

حجت الاسلام و المسلمین مجید انصاری ادامه داد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و دوران برخورداری مرحوم شریعتی از مزایای مادی این انقلاب چه چیزی را مطالبه و دریافت کرد؟ دنبال چه مقامی بود؟ او همچنان مثل قبل از انقلاب در خدمت بیت امام و مرحوم حاج احمدآقای خمینی به عنوان یک مشاور امین و کارگزار بی ادعا حضور داشت. دوستان هم از قول مرحوم حاج احمدآقای خمینی نقل کرده اند و من خودم از سرور بزرگوارمان و نور چشم خودمان عالم فرزانه حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن آقای خمینی شنیده ام که یک بار مرحوم شریعتی از ما و از دفتر کوچکترین تقاضایی و درخواستی و مطالبه ی مادی برای خود و اقربا و نزدیکان به هیچ وجه نداشت از هیچ مزیتی از این دست استفاده نکرد. کدام یک از مدعیان اینگونه شفاف زندگی کرده اند. د ل انسان از این جفاها و ظلم ها می گیرد.

انصاری با اشاره به انتشار پاره ای مطالب در برخی از نشریات کشور ادامه داد: از مدتی قبل برخی رسانه ها که البته اعتباری در بین مردم ندارند و تراوش های سبک مغزهایی که امروز قلم آزاد در دستشان است و به هر طرف که بخواهند می چرخانند و هر کس که بخواهند نیش می زنند و نیزه ای در دست آنهاست که به قلب امت حزب الله و قلب یاران امام و نیروهای انقلابی هر روز و هر روز فرو می کنند و هیچ ابایی ندارند و مع الاسف هیچ کس هم نیست دست آنها را بگیرد و نیزه زهر آگین قلم آنها را بشکند یا آتش بس بدهد.چندین شماره از یک نشریه با پول بیت المال به انواع تهمت ها و دروغ ها و پلشتی ها با بدترین زبان ها این مرحوم بزرگوار و بسیاری از نیروهای انقلاب را متهم می کنند و خجالت هم نمی کشند. فردای فوت این مرحوم که درگذشته و وارد ساحت خدا شده ا ست قلم به دست می گیرند و همان مطالب را تکرار می کنند.

انصاری افزود: پیامبر عظیم الشأن اسلام فرموده اند: مغضوبترین و بدترین افراد در پیشگاه خداوند سه دسته هستند: کسانی که کارشان سخن چینی است و کسانی که بین برادران دینی تفرقه ایجاد می کنند و کسانی که مدام دنبال این هستند که برای انسان های پاک عیب جویی و عیب سازی کنند. وی ادامه داد: کسانی که با سایت شان، وبلاگ و قلم شان سخن چینی و اختلاف افکنی می کنند و جامعه اسلامی را به چند دستگی وا می دارند. کینه و تعصب و جاهلیت را با رفتار خودشان نهادینه می کنند. اگر کسی عیبی داشت بزرگش کنند اگر نداشت با دروغ و اتهام انسان های پاک را متهم کنند.

نماینده ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی در ادامه خاطرنشان ساخت: البته مردم قدرشناس و آگاه ایران به خوبی مسائل را می دانند. کسانی که به هر نیتی چه آگاهانه و چه ناآکاهانه تلاش می کنند که با نور خدا که نام امام و راه امام است و بیت امام که بیت رفیع سیادت و سیادت و آزادی ملت ایران است و خدا اراده کرده که عزیز باشد مقابله کنند راه به جایی نخواهند برد. تجربه این اقدامات ناصحیح هم ظرف چندسال گذشته نشان داده که جز بردن آبروی خودشان و زحمت دیگران ثمر دیگر نداشته است من امیدوارم مسوولین کشور به خصوص مسئولان قضایی مقداری به این مسائل توجه کنند و از موضع مدعی انقلاب، مدعی اسلام و ایمان و مدعی امام و مدعی العموم به صحنه بیایند مگر آثار این اعمال کم است که از کنارش به سادگی می گذرند. مگر سرمایه های اجتماعی ما کم سرمایه ای ای است که عده ای چوب حراج را به دست بگیرند و آزادانه به هر شکلی که مایل هستند عمل بکنند و مصون از هر بازخواستی و محاکمه و سوال و استیضاحی عمل کنند؟

وی ادامه داد: بیت امام همواره بزرگواری داشته اند و شاید نیازی هم نباشد اما آیا مسوولین هم وظیفه برخورد ندارند ؟ هر کس به امام نزدیکتر بیشتر مورد اتهام، اگر انسان بخواهد با دید بدبینانه نگاه کند که بنده همین دید را قوی تر می دانم جریانات نفوذیافته در برخی دستگاه ها و نهادها حساب شده همان کاری را می کنند که منافقین در سال انجام می دادند اما این بار به نام دفاع از ارزش ها و اصولگرایی و امثال اینهاست. البته روی سخن من به جریان اصیل و عظیم اصولگرایی نیست این جریان در کنار جریان اصیل اصلاح طلبی دو بال توانا و بازوی توانا اسلام و انقلاب و نظام و ملت ما هستند مخاطب من یک اندک کسانی هستند که شاید یک درصد نباشند اما صدایشان می خواهد بیش از صددرصد بلند باشد.

وی در پایان افزود: در این مراسم عزا و ماتم خوب است که از عزیزان مرحوم دکتر بروجردی، مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای صدوقی و مرحوم حجت الاسلام و المسلمین آقای منهاج که در این مدت کوتاه از میان جمع ما رفته اند و از پیوستگان و اعضا دفتر حضرت امام بوده اند یاد کنیم و روح بلند آیت الله توسلی که هیچ گاه منظره رحلت شکوهمند ایشان از ذهن من محو نخواهد شد لحظاتی که شاهد بودم با همه وجود، رنگ سیما به سرخی خون و خون غیرت در سیمای او جریان پیدا کرده بود و در دفاع از بیت امام با زبان رسا به جنگ این بیخردان و اتهام افکنان رفته بودند و با همه وجود صحبت می کردند و ناگهان آن شمع فروزان و آن آتشفشان خروشان از سخن بازماند و از روی صندلی به زمین افتاد و در راه امام به شهادت رسید و شهادت جلوه های گوناگون دارد که من عقیده ام این است که مرگ ایشان مرگ شهادت گونه بود.

علاوه بر حجت الاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی یادگار حضرت امام(س) آیت الله محمد موسوی بجنوردی، آیت الله رحمت، حجج اسلام علی خمینی، موسوی خوئینی ها، مسعودی خمینی، عبدالله نوری، موسوی لاری، امام جمارانی ، هادی خامنه ای، محمدجواد حجتی کرمانی، محمدعلی رحمانی، قدرت الله علیخانی، عباسی فرد،  عباسعلی روحانی، کیان ارثی، مرتضی اشراقی و آقایان محمدعلی بشارتی، محمود حجتی، محمد صدر، علی خاتمی، علی اشراقی، سازگاتر نژاد، ظریفیان، حمید انصاری، کرباسچی، قربان اوغلی، سبحانی، احمد خرم، عطریانفر، محمدمهدی عبدخدایی، افشین علاء، عبدالله ناصری، سعید شریعتی و تنی دیگر از شخصیت های سیاسی و اجتماعی حضور داشتند.